سروده مهـــــــــر وطن

ساخت وبلاگ
خطاب به پروانه ها دلم می خواهدبه پروانه ها بگویمعجله چرا؟آرام پیله  را رها کنیدمرگ همین نزدیکی ستماهشهر ع-ر   بر مدار کجمن از این دنیا چی میخوام ،  یه وجب زمین خالیهمونقدر که یک اطاقک ،  بشه خونه ی خیالیامروز یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ توی پارک نشسته ام . دکتر راه رفتن را با این زانوهای علیل مجاز نمی داند لذا یه پله عقب می کشم از زندگی   و سعی می کنم اندکی راه نرفته را قیچی کنم خوب بعد از ایستادن و نرفتن باید بنشینم و این عاقبت کار آدمی ست که بناچار تحلیل میرود اما زندگی با  همه بی شکلی ها و بی نظمی هایش از ستاره تا کهکشان و زمین و جنگل و درخت و حشره ادامه دارد و هر کس بی راهه خود را می رود رمه گوسفندان و کاخ گلستان ندارد .نیمه دوم اردیبهشت هم دارد بسر می‌رسد و ابرهای تیره از سمت غرب برای اون بالاها نوید باران است و برای ما در جنوب باد و به احتمال خاک زیرا ذرات موجود در ابر به علت گرما طاقت باران شدن ندارند و بر اثر فشار ذرات خورشید دلشکسته باد می شوند و خاک را با خود به همراه می آورند .دیروز حکایتی از سالهای دورم را پست کردم در اینستا بازتاب زیادی داشت ماجرای من و شاه  البته به جهت عبرت آموزی ست اگر که در نظر آید و بعید می‌دانم چون تجربه این پنجاه سال من و دویست سال میهن  به من یاد آوری می کند پاشنه بی نظمی و ناترازی قدرت و ثروت کماکان بر همان مدار کجی ست که بود . ماهشهر ع-ر ۰ ۰ ۰۲/۰۲/۲۰ علی ربیعی(ع-بهار) سروده مهـــــــــر وطن...
ما را در سایت سروده مهـــــــــر وطن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3alibahar7 بازدید : 56 تاريخ : جمعه 29 ارديبهشت 1402 ساعت: 12:16

چه باران قشنگی باریدهآنان که در پی  آزار مردمندمجازات خواهند شدآن روز پسران در میانه میدان  ترانه می خوانندو دختران با دامن چیندار  می رقصندبی واهمه از گردنه های تفتیشچشم های هوس آلود بی شبنمببین !اول بامدادی چه باران قشنگی باریدههیاهوی گنجشکان را بخاطر بسپاریدماهشهر ع-ر آداب مستطاب آشپزی  با یادی از نجف دریابندریاز کودکی شیفته ماه اردیبهشت بودم و بعد که در جوانی به دانشگاه فردوسی مشهد رفتم این شیفتگی دوچندان شد .زیرا از آن  روزگار خرمی  که حالا چشم انداز دوری در  خاطرم مانده ، کوچه باغ روستاهای اطراف مشهد از زشک و اخلمد تا شاندیز و طرقبه  ...در این ماه پر از شکوفه های گیلاس می شدند و از رنگ و بوی آن درختان هیچ نبود مگر مستی و راستی ،بگذار تا مقابل روی تو بگذریم ...دزدیده در شمایل روی تو بنگریم..داشتم در این چند روز در باره کیش  شخصیت و مطلق گرایی در تفکر استبدادی مطالعه می کردم  تا رسیدم به  کتاب مستطاب آشپزی نوشته  مرحوم نجف دریابندری که  عملکرد کیش شخصیت در افراد مستبد را به مثابه قلب نظام های استبدادی اندکی نور تابانده است.  ستاره گفت آشپزی چه ربطی به استبداد دارد گفتم این را من نمی گویم همان نجف  دریابندری در خیلی جاها از جمله همین کتاب اشاره کرده است که از درد سانسور و خفگی در نوشتن گفته میرم و عزم خویش را در بزم و سفره جنوبی های خودمان  جزم می کنم که هم دست و دل بازیم و هم تنوع بی نظیر نظام خوشمزه غذایی داریم  و هم می دانیم سفره چه ارتباط تنگاتنگی با استبداد و فرومایگی دارد و لذا با همین کتاب مستطاب خود می توانم علاوه بر آموزش آشپزی اندک نوری هم به دریچه خودرایی و استبداد بتابانم .س سروده مهـــــــــر وطن...
ما را در سایت سروده مهـــــــــر وطن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3alibahar7 بازدید : 56 تاريخ : جمعه 8 ارديبهشت 1402 ساعت: 15:19